بردیا جونمبردیا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

قوقوووووولی

بردیا و محرم 93

  امسال برای ایام محرم با مامانینا  رفتیم تهران خونه خاله پری روز تاسوعا توی شهر خیلی چرخیدیم ولی دسته عزاداری ندیدیم  هوای بارانی بود و نم نم بارون میومد  شب عاشورا رفتیم مسجد کربلایها و مهدیه تهران که خیلی شلوغ بودن روبروی مسجد کربلایها خیمه خیلی بزرگی وسط خیابون زده بودند   بردیا جونم زنجیرشو آورده بود که بره تو دسته و عزاداری کنه ، به همین خاطر دایی سعید روز عاشورا ما برد محله سرسبیل که مراسم خوبی داشت .... بردیا جونم  و پاکان توپولو  حسابی عزاداری کردن  هیت های محله سرسبیل سعی کرده بودن واقیعه روز عاشورا رو ...
20 آبان 1393

بردیا و عروسی

  روز 1 آبان عروسی دعوت داشتیم ، خاله پرینا  هم از آومدن همه با هم رفتیم خیلی خوش گذشت  بردیا جونم   و پاکان توپولو  کلی شیطونی کردن و حتی لباساشونو گلی هم کردن  پاکان توپولو  چون خوابش میومد ساعت 10 توی اون همه سرو صدا خوابید ولی بردیا جونم  پا به پای همه تا آخر شب رقصید  و کلی شاباش جمع کرد و همه رو به عروس خانوم  شاباش کرد     ...
3 آبان 1393
1